از قرن پنجم هجری به این سو، در حوزۀ گستردۀ زبان و ادب فارسی، شاهنامۀ فردوسی همواره منبع اصلی فرهنگ نویسان فارسی برای استخراج لغات و ترکیبات و شواهد شعری بوده است. از اواخر قرن ششم یا اوایل قرن هفتم هجری با تألیف معجم شاهنامه، به کوشش دفترخوان عادلی(شریف دفترخوان)، تدوین فرهنگهای ویژۀ شاهنامه نیز آغاز شد که از آن میان سهم فرهنگ نویسانی که در حوزۀ شبه قاره فعالیت می کردند بسیار بارز و قابل توجه بوده است. چنین می نماید کهن ترین فرهنگ شاهنامه پس از معجم شاهنامه فرهنگی باشد به نام فرهنگنامۀ فردوسی، ولی از این فرهنگ نه نسخه ای در دست است و نه نام مؤلّف آن دانسته است. نخستین بار بدر ابراهیم در فرهنگ خود با عنوان زفان گویا (تألیف اواخر قرن هشتم یا اوایل قرن نهم هجری)شرح برخی از این واژه ها را از این فرهنگ نقل کرده است. بنا براین فرهنگنامۀ فردوسی باید در قرن هشتم یا پیش از آن نوشته شده است، ولی معلوم نیست که کهنتر از معجم شاهنامه باشد. بدر ابراهیم، ذیل 17 واژۀ به این فرهنگ اشاره دارد که فقط ذیل واژۀ تلک نام کامل این فرهنگ را ذکر می کند و در بقیۀ موارد می نویسد: «در فردوسی است» یا «فردوسی گوید» که بی گمان مراد او همان فرهنگنامۀ فردوسی است(برای این واژهها و واژههای دیگر منقول از این فرهنگ و شرح آنها، نک: خطیبی، ص44-45). ما نمی دانیم که این فرهنگ در چه حوزۀ جغرافیایی زبان فارسی نوشته شده است، اما از آنجا که همۀ فرهنگنویسانی که بدین فرهنگ استناد کردهاند مانند همین بدر ابراهیم و مؤلف مدار الافاضل(تألیف: 1001ق) و مؤیّد الفضلاء (تألیف: 1225)متعلق به شبه قارۀ هند بوده اند، می توان احتمال داد که این فرهنگ نیز در همان حوزۀ جغرافیایی نوشته شده است.
سه بیت نویافته از رودکی
به تازگی در پایگاه کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی نوشته ای منتشر شده است از همکار قدیم ما در مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، جناب آقای حسن انصاری با عنوان «فارسیّات ابوسعدسمّان و قطعه شعری نویافته از رودکی» ایشان از امالی ابو سعد سمّان، محدث و متکلم برجسته معتزلی / زیدی ری در نیمه اول سده پنجم قمری که تنها قسمتی از آن باقی مانده است، سه بیت زیر را از رودکی با امانت، آن گونه که در نسخۀ کتاب ضبط شده است، نقل کرده اند:
برگ 170 ب: " وبه قال حدّثنا أبو بکر محمد بن الحسین الشعیری بقرائتی علیه بقزوین قال سمعت محمد بن عبد الله بن عبد العزیز المذکّر الرازی یقول أنشدنی الروذکی:
ایا گیتی افسوس افسوسی براستی
شاهیت (در نسخه: شاییت) بندگیست فزونیت کاستی
بر بچّه گان خویش همه ترک خواستی
خوذ بن کنی همان را کجوز (؟) نشاستی
هر که تو را نخواست مرو را بخواستی
هر که تو را بخواست (در نسخه: نه خواست) بذو دادی استی (؟)
شاهیت (در نسخه: شاییت) بندگیست فزونیت کاستی
بر بچّه گان خویش همه ترک خواستی
خوذ بن کنی همان را کجوز (؟) نشاستی
هر که تو را نخواست مرو را بخواستی
هر که تو را بخواست (در نسخه: نه خواست) بذو دادی استی (؟)
اشتراک در:
پستها (Atom)