بیضایی پژوهشگر

دوستان عزیز سلام
در یکی دو سال گذشته به سبب برخی گرفتاری ها به ویژه درس و مشق دورۀ دکتری کمتر جستاری فراهم آوردم، اما از این پس با کمتر شدن گرفتاری ها، بر آنم که نوشته های بیشتری را در این وبگاه نشر دهم. چندی است که صفحۀ فیسبوک(یا معادل فارسی رخ نامه که به گمانم بد نیست) اینجانب نیز فعال شده است و نوشته های کوتاه را در آنجا نشر می دهم. برای دوستانی که با فیسبوک میانۀ خوبی ندارند، برخی از یادداشتهای مفصل تر را در این وبگاه نیز با عنوان یادداشتهای فیسبوکی می گذارم. نخستین یادداشت را در زیر می خوانید:

بیضایی نازنین، بیضایی دوست داشتنی، بیضایی هنرمند، انسان بزرگ، بیضایی فیلمساز ، بیضایی نمایشنامه نویس، خالق رگبار، مرگ یزدگرد، چریکۀ تارا، این یکی رو ببین، باشو غریبۀ کوچک، سگ کشی، اما بیضایی سوی دیگر هم دارد:
بیضایی پژوهشگر و تازه ترین پژوهش او :هزار افسان کجاست. این کتاب را ببینید. شما حیرت می کنید که چقدر زمان گذاشته و این همه منبع را با دقت بررسی کرده است. با این همه، بین بیضایی هنرمند و بیضایی پژوهشگر فاصله ای است. می خواهم بگویم بیضایی هنرمند در اوج اوج قامت برافراشته است، اما بیضایی پژوهشگر در اوج اوج نیست. پیش خود خیال کردم آیا بهتر نبود بخشی از زمانی را که او صرف نوشتن پژوهشهایش کرده است، فیلم می ساخت، بگذریم که ساخت فیلم در ایران خود داستانی دارد غم انگیز یا نمایشنامه می نوشت. آیا کسی را می شناسید که در این دو حوزه در اوج اوج باشد. برای نمونه زنده یاد ملک الشعرای بهار و زنده باد شفیعی کدکنی؟
من عاشق بیضایی هستم. چند روز پیش در صفحۀ فیسبوک او گشتی می زدم، برخوردم به سخنرانی اش با عنوان «نگاهی تحلیلی به افسانۀ رستم و سهراب» در نشست شاهنامه پژوهی، جلسۀ چهارم . بیضایی در شرح بیت اول داستان
اگر تندبادی برآید ز کنج/به خاک افکند نارسیده ترنج
می فرمایند: کنگ روستایی در 28 کیلومتری مشهد؛ باد تند از ناحیۀ کنگ می آمده و در چاپهای شاهنامه شده کَنج، معرب شده است(پایان نقل قول).
آخه کُنج چه اشکالی داشته که استاد اینقدر راه دور رفته است. تعریب خود قوانینی دارد و نمی توان گفت هر گافی به جیم تعریب می شود. این همه گاف در نام جاهای ایران باقی مانده و اساساً چرا باید فردوسی روستایی از روستاهای پیرامون خود را به صورت معرّب به کار ببرد. شاعر صورت اصلی نام کنگ را - البته مربوط به جایی دیگر - در چند جا به کار برده است. چرا آنجاها از شکل معرّب بهره نبرده است؟ دیگر اینکه بادِ کنج یا کنگ اصلاً معروف نیست و جای دیگر به کار نرفته است. دلایل دیگری هم می توان آورد که من همینجا مطلب را درز می گیرم و رحمی می کنم به حوصلۀ شما.
شاید دوستان بگویند که این هم نظری است. می گویم اشکالی ندارد ولی باید با دلایل، شواهد و مدارک قانع کننده باشد. این را هم توضیح دهم که به هیچ روی منظور من این نیست که کتاب هزار افسان کجاست پژوهش خوبی نیست؛ نه، برعکس پژوهش خوبی است، ولی بازهم تأکید می کنم به پای هنرمندی بیضایی نمی رسد. اگر فرصتی دست داد نقدی بر آن خواهم نوشت.

0 نظر :: بیضایی پژوهشگر