گفتگو با
شمارۀ تازۀ مجلۀ فرهنگ امروز دربارۀ گفتگو در شاهنامه (شمارۀ 19، مهر 1396، ص36-40)
گفتوگوها، در متون ادبی ما چقدر اهمیت دارند. همیشه وقتی موضوع فرهنگ مطرح
میشود میگوییم ما مردم اهل گفتوگویی نیستیم. ادبیات یکی از آینههای این فرهنگ
و تمدن است. به همین دلیل برای ما جالب است که این موضوع را از زاویه ادبیات در
معنای کلی بررسی کنیم و بعد هم اختصاصاً به سراغ «شاهنامه» که تخصص شماست برویم.
قبل از هرچیز باید دید که منشأ فرهنگ گفتوگو و رواداری که
در غرب میبینیم، در کجاست. اگر آثار سقراط و افلاطون و ارسطو را مطالعه کنید
کاملا متوجه میشوید که مخصوصاً افلاطون قرنها قبل از میلاد، چگونه با شاگردانش مباحثه
میکند و اجازه بروز خلاقیت ذهنی به دانشجویان و شاگردانش را میدهد. بعدها همین
دوران طلایی یونان باستان در قرون وسطی مجال ظهور و بروز نمییابد، ولی بعد از
قرون وسطی در دوران رنسانس و نوزایی اندیشههای یونان باستان دوباره خودش را نشان داد
و زمانی نمیگذرد که بر پایه همین رنسانس و اندیشههای یونان باستان، بزرگترین
فیلسوفان و دانشمندان در غرب ظهور میکنند و در جامعه آنها نیز پیشرفتهای چشمگیری
به وجود میآید و این پیشرفتها همچنان نیز ادامه دارد.