دیو سپید سپید نیست

تا آنجا که بنده دیده ام در همۀ نقاشی های قدیم و جدید در ماجرای جنگ رستم با دیو سپید، دیو سپید، سپید نقاشی شده است. من در شگفتم که یکی از این نقاشان محترم این داستان پنجاه بیتی شاهنامه را نخوانده اند؟! آشکارا گفته شده است که این دیو سیاه بوده است و برای این به دیو سپید نامبردار شده که بیچاره فقط موهایش سپید بوده است. بخوانید:
]رستم] به تاریکی اندر یکی کوه دید/سراسر شده چاه ازو ناپدید
به رنگ شبه روی و چون برف موی/جهان پر زپهنای و بالای اوی
سُوی رستم آمد چو کوهی سیاه/ از آهنش ساعد، وُزاهنش کلاه
اگر این شاهد متقن هم پذیرفته نباشد، شاهد دیگر می آوریم: جناب دیو سپید زنی داشته سپید و نورانی دختر شاه مازندران و پسری داشته به نام شبرنگ که در شبرنگ نامه چون قیر وصف شده است. چکیدۀ بیتهای آغازین شبرنگ نامه چنین است:


پس از کشته شدن دیو سپید، در مُشکوی او زنی بود به نام ماهیار از نسل شاه مازندران که باردار بود. اولاد که از سوی رستم به فرمانروایی مازندران رسیده بود، چون از زنده ماندن ماهیار آگاهی یافت، برآن شد که او را بیابد، ولی ماهیار گریخت و به غاری در کوهی بلند پناه برد. پس از مدتی، از ماهیار پسری زاده شد سیاه با دندانی چون دندان فیل که شبرنگ نام گرفت. شبرنگ چون بزرگ شد، از مادر پدرش را جویا شد و مادر بدوگفت که پدرش دیو سپید بوده که به دست رستم کشته شده است. پس شبرنگ بر آن شد تا انتقام خون پدرش را از ایرانیان بگیرد و مادرش را ملکۀ ایران کند.
در طومار نقالان این شبرنگ، سیه رنگ نامیده شده است. آخه از یک دیو سپید و زن سپید چگونه می تواند پسر سیاه زاده شود؟! به هر روی چند تا نقاشی از این داستان اینجا می گذارم بقیه را خود می توانید بیابید. دوستان اگر دیو سپید را سیاه یافتند به بنده اطلاع دهند. راستی یکی از این تصاویر و برخی از تصاویر دیگری که من دیدم، دیو سپید خال خالیه.



يک نظر :: دیو سپید سپید نیست

  1. سلام! استاد محترم
    سیاهی و یا سفیدی تمثیل هستند. نمیتوان به نقاشان ایراد گرفت که چرا سفید کشیده اند یا خال خالی. این مکاشفه خودشان است که می تواند سطحی یا عمیق باشد. بنظرم حتی کشیدن دیو سفید به رنگ سیاه هم خودش خطایی است چون اینها مفاهیم باطنی است نه ظاهری!
    متشکرم