در جهان کتاب این شماره دوست عزیزم کامیار عابدی جستار خوبی دارد به مناسبت صدمین سالزاد حمیدی که بخشی را هم به شعر مرگ قو اختصاص داده و نیک آن را ستوده است. می نویسد حمیدی خود گفته است که این شعر قطعه است. به نوشتۀ کامیار نمای ظریف، ساده و تأثیرگذار این قطعۀ غنایی یا تغزلی آن را به یکی از شعرهای پرشهرت زبان فارسی در سدۀ بیشتم میلادی تبدیل کرده است. من نوشتم مهرپویا این شعر را نیک خوانده. دوستی گفت حبیب بهتر خوانده و کامیار هم می نویسد جوره بیگ مراد خوانندۀ تاجیکستانی نیز آن را خوانده است.کامیار به ضعفهای شعری حمیدی و اشعار ضعیف او هم اشاره دارد. گویا شعرهای سست حمیدی کم نباشد. مثلاً در غزلی با این بیت آغاز می کند:
باغ منی هنوز و بهار منی هنوز / در چشم من که از گل صد
خرمنی هنوز
و با این بیت شاهکار(!) به پایان می برد:
در عشق من هنوز اگر شبهه ای کنی/ زن بوده ای و هرچه که
باشد زنی هنوز
کامیار دربارۀ محبوب شعری حمیدی می نویسد: منیژه ش که
حمیدی معلم او بود، در اواخر دهۀ 1330 با آقای الف که کارمند شرکت نفت بود ازدواج
می کند، ولی پس از تولد سه فرزند این پیوند یک دهۀ بعد گسست. منیژه در این دوره
دیدارهایی با حمیدی داشت اما حمیدی به رغم علاقۀ فراوان به منیژه، همسر و خانواده
اش را ترجیح داد. منیژه در دهۀ 1330 با آقای ق که نظامی بود ازدواج کرد و صاحب یک
فرزند شد و با او به پاریس و سپس لس آنجلس رفت. منیژه در سفری به تهران به سبب
عارضۀ قلبی در سن 75 سالگی ناگهان درگذشت. در پایان بد نیست این قطعه شعر شاملو را
هم دربارۀ حمیدی بیاوریم
چه کند صبح که اگر آینده قرار بود به گذشته
باخته باشد
دکتر حمیدی شاعر می بایست به ناچار اکنون
در آبهای دوردست قرون
جانوری تک یاخته باشد
0 نظر :: چند نکتۀ دیگر دربارۀ شعر مرگ قو و حمیدی شاعر
ارسال یک نظر