پیشتر نوشته بودم در جستاری (نامۀ فرهنگستان)که در شاهنامه عموماً کاربرد دین با کیش فرق می کند. مانند متون پهلوی دین به دین بهی یا همان دین زردشتی گفته می شد و کیش به دینهای غیر زردشتی. مثلاً کیش آهرمنی. در مورد نوشزاد پسر انوشیروان از زن مسیحی او فردوسی می گوید:
ز (به معنی به جای) دین پدر کیش مادر گزید. دین پدر یعنی زردشتی و کیش مادر یعنی مسیحی. در این مصراع تمایز کاملاً آشکار است. امروز به بیتی در شاهنامه برخوردم از خودِ خودِ فردوسی که از روی متن مبنای خود نمی سراید، ولی به نظر می رسد او خود نیز کاربرد این دو اصطلاح را از یکدیگر متمایز کرده است. ستایش محمودخان در آغاز پادشاهی اشکانیان، آنجا که می گوید شاه در 400 هجری خراج سالانه را بخشید (گویا کرور کرور از هند طلا و جواهرات آورده بود. دلم برای هندی ها می سوزد):
که سالی خراجی نخواهند بیش/ ز دیندار بیدار و از مردِ کیش
گویا مراد از دیندار مسلمانان و مرد کیش غیر مسلمانان و اقلیتها باشد.
0 نظر :: کیش و دین
ارسال یک نظر