ابوالفضل خطیبی
ا
ين راه بينهايت: واژهنما، واژهنامه و فرهنگ تركيبات، تعبيرات و اصطلاحات ديوان حافظ، تهيه و تدوين: بهرام اشتري، مركز نشر دانشگاهي، تهران 1385، 2جلد، 1408 صفحه.
تأليف و تدوين فرهنگهاي بسامدي (Concordance) چندين قرن است كه در غرب رواج داشته و دارد، ولي نخستين فرهنگ بسامدي متون فارسي را فريتس وُلف آلماني براي شاهنامة فردوسي مدوّن كرد و حاصل كار 25 سالة او نخستين بار در 1935 در برلين منتشر شد[1]. پس از وُلف، چند فرهنگ بسامدي ديگر براي متون زبان فارسي نوشته شد كه از آن جملهاند: فرهنگ بسامدي ديوان عنصري به كوشش محمد نوري عثمانف[2]، واژهنامة بسامدي مقدمة شاهنامة ابومنصوري، از عليقلي اعتمادمقدم (فرهنگستان ايران، تهران، 1352)، واژهنامة بسامدي ترجمة ميزانالحكمة خازني، واژهنامة بسامدي شعرهاي شهيد بلخي، هر دو به كوشش محمود منشي (فرهنگستان ايران، تهران، 1355).
پس از انقلاب اسلامي، كوشش زندهياد مهيندخت صديقيان براي تأليف واژهنامههاي بسامدي دو كتاب محبوب ايرانيان، غزليات سعدي و ديوان حافظ بهرغم برخي اشكالات آنها شايستة هرگونه ستايش است. از ديوان حافظ چندين شرح قديمي ازجمله سروري، شمعي و سودي در دست است، ولي فرهنگ يا لغتنامهاي قديمي از اين كتاب در دست نيست. در زير فرهنگهايي كه تاكنون براي ديوان حافظ مدوّن شدهاست بهترتيب تاريخ تأليف آنها به اختصار معرفي ميشود:
1ـ فرهنگ اشعار حافظ: شرح مصطلحات صوفيه در ديوان حافظ، احمدعلي رجائي، زوّار، تهران، 1340. در اين فرهنگ هريك از اصطلاحات صوفية بهكاررفته در ديوان حافظ گاه بهتفصيل شرح شدهاست و ازهمينرو اين كتاب را شايد بتوان درشمار فرهنگنامهها طبقهبندي كرد. مؤلف در مقدّمة كتاب وعده دادهاست كه جلد دوم كتاب را به تركيبات خاص و نوادر لغات ديوان حافظ اختصاص خواهد داد، ولي بهنظر ميرسد كه اين جلد هرگز تأليف نشده يا اگر هم شده، انتشار نيافتهاست.
2ـ ديوان خواجه حافظ شيرازي، با تصحيح و مقدمه و حواشي و كشفالابيات و كشفاللغات، به كوشش ابوالقاسم انجوي شيرازي، جاويدان، تهران، 1345.
3ـ واژهنامة غزلهاي حافظ، حسين خديوجم، مؤسسة مطبوعاتي علمي، تهران، چ يكم 1362. مؤلف در مقدمة كتاب گفتهاست كه براي تأليف اين واژهنامه، برخي شروح ديوان حافظ ازجمله سودي و اكبرپوره و يادداشتهاي قزويني و غني و نيز پارهاي فرهنگهاي فارسي ازجمله برهان قاطع، غياثاللغات، لغتنامة دهخدا، و فرهنگ اشعار حافظ از احمدعلي رجائي را اساس كار خود قرار دادهاست، ولي چنانكه ماشاءالله آجوداني و سعيد حميديان در دو نقد مستقل نشان دادهاند اين واژهنامه داراي اشكالات عديده و حتّي گمراهكننده است (نشر دانش، س4، ش3، فروردين و ارديبهشت 1363، ص53ـ39).
4ـ كلك خيالانگيز (فرهنگ جامع ديوان حافظ): معاني و شرح 1600 حرف، واژه، تركيب، تعبير، اصطلاحهاي عرفاني و اسمهاي خاص و بعضي ابيات دشوار، زوّار، (2جلد)، تهران، 1363.
5 ـ فرهنگ واژهنماي حافظ، بهانضمام فرهنگ بسامدي، مهيندخت صدقيان با همكاري ابوطالب ميرعابديني، تهران، چ يكم، اميركبير، 1366، چ سوم، سخن 1383. اين فرهنگ كه براساس ديوان حافظ تصحيح پرويز ناتل خانلري تدوين شده نخستين واژهنماي ديوان حافظ است كه در آن بسامد همة واژهها و تركيبات ديوان حافظ با تفكيك معاني آنها بهدست داده شده و برخي واژهها معني شدهاست. پساز فرهنگ شاهنامة فريتس وُلف اين فرهنگ مهمترين فرهنگ بسامدي يك كتاب فارسي بود كه حافظشناسان را نيك ياري رساندهاست. بهويژه آنكه مصراع يا بيتهايي كه واژة مورد نظر در آنها بهكاررفته نيز درج شدهاست.
6 ـ فرهنگ واژهنماي غزليات حافظ، به كوشش خانم دانيلا منگيني كورّاله، با مقدمة ريكاردو زيپولي[3] (براي معرفي و نقد اين فرهنگ و مقايسة آن با فرهنگ مرحوم صديقيان، نك: حميديان، سعيد، «اصول و قواعد تأليف فرهنگهاي بسامدي و نظري به فرهنگهاي بسامدي»، در ادب پارسي (مقالات و نقدها)، قطره، تهران، 1383، ص173ـ204.
7ـ فرهنگ ده هزار واژه از ديوان حافظ، ابوالفضل مصفّي، پاژنگ، تهران، 1369، 2 جلد. در اين فرهنگ كه براساس تصحيح قزوينيـغني تنظيم شدهاست، دههزار واژه و تركيب ديوان حافظ بههمراه معاني و هويّت دستوري و درمورد واژههاي فارسي گاه معادلهاي پهلوي و اوستايي آنها آمدهاست.
8 ـ فرهنگ واژههاي ايهامي در اشعار حافظ، محمد ذوالرياستين، فرزان روز، تهران، 1379. اين فرهنگ مشتمل است بر چهار بخش: لغتنامة واژههاي ايهامي، لغتنامة واژههاي غير ايهامي، اشعار دوگانهخواني چندمعنايي و اصطلاحات عرفاني.
گذشته از فرهنگهاي مذكور چندين كتاب ديگر دربارة واژهها، اصطلاحات، تعبيرات و مصراعها و بيتهايي از ديوان حافظ به چاپ رسيدهاست كه ميتوان آنها را شبهفرهنگ، يا فرهنگگونه ناميد، بدينسان كه در اينگونه آثار واژهها و اصطلاحات دركنار مصراعها يا بيتهايي بهصورت الفبايي تنظيم و شرح شدهاند. ازآنجملهاند: آئينة جام عباس زرياب خوئي (علمي،1368) و جديدترين آنها، اين كيمياي هستي به قلم محمدرضا شفيعي كدكني (آيدين، 1385). كتابي كه در اينجا معرفي ميشود، جديدترين و كاملترين فرهنگ ديوان حافظ است. اين فرهنگ براساس تصحيح قزوينيـغني تنظيم شده و مؤلّف در مقدّمه (نكتههايي چند دربارة روش تدوين فرهنگ) توضيح ميدهد كه «علّت اين انتخاب آن نبوده كه معتقد باشم كه اين تصحيح بي نقصترين است. هرچندكه آن را درشمار تصحيحات كمنقص ميدانم، ولي دليل اين گزينش، همگاني بودن و عموميت داشتن آن است» (ص سيزده). ويژگيهاي اين كتاب به شرح زير است:
1ـ اين فرهنگ فقط واژهنماي صرف نيست كه بسامد واژهها را مشخص كند، بلكه در آن همة تركيبات، تعبيرات و اصطلاحات ديوان حافظ نيز معني شدهاند مثلاًً ذيل آصف، همة تركيباتي كه با اين واژه در ديوان حافظ آمده، ذكر و شرح شدهاند. ازآنجملهاند آصف ثاني (اشارت است به خواجه قوامالدين محمد)، آصف جماقتدار (اشاره است به ابونصر فتحالله برهانالدين)، آصف عهد، آصف زمان، آصف ملك سليمان و جز آنها. يا اينكه ذيل واژة پير همة تركيباتي كه با پير ساخته شده، معني و شرح شده و بسامد آنها آمدهاست (پير مغان، پير بادهفروش، پير پيمانهكش، پير خرابات و جز آنها).
2ـ اعرابگذاري همة مصراعها، بيتها و تركيبات عربي و نيز واژههايي كه درمورد آنها احتمال قرائتهاي مختلف وجود دارد.
3ـ در اين فرهنگ ارجاعات متنوع و متعدد محققان را نيك ياري ميرساند مثلاً ذيل «جنس خانگي» (شرابي كه در خانه تهيه شود) به آب آتشگون، آب انديشهسوز، آب انگور، آب حرام، آب خرابات، آب طربناك، امالخبائث، باده، خون پياله، خون خم، دختر رز، و مُل و جز آنها ارجاع شدهاست. همچنين ذيل هريك از اين واژهها و تركيبات نيز فهرستهاي مشابهي را ميتوان ديد.
4ـ از ويژگيهاي بارز اين فرهنگ پيوستهاي مفصّل آن است كه خوانندگان و علاقهمندان حافظ را از مراجعه به منابع ديگر بينياز ميكند. ازآنجمله است: متن كامل ديوان حافظ بهتصحيح قزوينيـغني، فهرست موضوعي مثلاً روزهاي هفته، فصلها، آسمان و فلك و سيارات و ستارگان، فهرست نام اشخاص، افعال و تركيبات فعلي و حتي فهرستي از پسوندهاي مختلف و اطلاعات عروضي غزلها. مثلاً در پيوست اخير ذيل غزل شمارة 3 اطلاعات زير درج شدهاست:
ـ مطلع غزل: اگر آن ترك شيرازي به دست آرد دل ما را
ـ وزن عروضي غزل: مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن.
ـ بحر عروضي غزل: بحر هزج مثمن سالم.
ـ تعداد غزلهاي حافظ در اين وزن: 20.
ـ درصد غزلهاي حافظ در اين وزن %04/4.
ـ تعداد بيتها در غزلهاي حافظ در اين وزن: 181.
ـ درصد بيتها در غزلهاي حافظ در اين وزن: %32/4.
ـ سايـر غزلهاي حـافـظ در ايـن وزن: 1، 95، 115، 120، 121، 149، 151، 153، 165، 278، 288، 318، 337، 354، 356، 412، 440، 454، 474.
اين فرهنگ بيگمان بهترين فرهنگ ديوان حافظ و بهترين فرهنگ يك كتاب فارسي است كه ميتواند الگويي باشد براي فرهنگنويساني كه قصد دارند براي امّهات متون فارسي فرهنگ و واژهنامه تهيه كنند. در پايان شايسته است يادي كنيم از ويراستار اين فرهنگ، زندهياد احمد حبعلي موجاني، سرپرست گروه علوم انساني مركز نشر دانشگاهي و سردبير مجلة باستانشناسي و تاريخ كه بهفاصلة اندكي از اتمام ويرايش اين كتاب رخ در نقاب خاك كشيد و دوستدارانش را تنها گذاشت و رفت.
بعدِ تحرير
پس از اتمام اين نوشته با خبر شديم كه بهتازگي فرهنگ تصويري و بسامدي ديوان حافظ با عنوان كلك خيالانگيز بههمّت دكتر حسن انوري و با همكاري احمد معينالديني و فاطمه معينالديني در 5 جلد از سوي انتشارات سخن به چاپ رسيدهاست كه نقد و بررسي آن را به زمان ديگر واميگذاريم.
ابوالفضل خطيبي
1.Glossar zu Fridosis Schahname, von Fritz Wolf, Berlin, 1935.
دربارة اين فرهنگ، بنگريد به: خطيبي، ابوالفضل، «نگاهي به فرهنگهاي شاهنامه از آغاز تا امروز»، نامة فرهنگستان، س4، ش3، پاييز1377 (شمارة پياپي: 15)، ص 37 ـ 57 .
[2]. Chasotnij solvar unsury, by M.N Osmanov, Moskva, 1970.
[3]. The Ghazals of Hafez, Concordance and Vocabulary, by Daniela Meneghini Correla, Roma, 1988.
تأليف و تدوين فرهنگهاي بسامدي (Concordance) چندين قرن است كه در غرب رواج داشته و دارد، ولي نخستين فرهنگ بسامدي متون فارسي را فريتس وُلف آلماني براي شاهنامة فردوسي مدوّن كرد و حاصل كار 25 سالة او نخستين بار در 1935 در برلين منتشر شد[1]. پس از وُلف، چند فرهنگ بسامدي ديگر براي متون زبان فارسي نوشته شد كه از آن جملهاند: فرهنگ بسامدي ديوان عنصري به كوشش محمد نوري عثمانف[2]، واژهنامة بسامدي مقدمة شاهنامة ابومنصوري، از عليقلي اعتمادمقدم (فرهنگستان ايران، تهران، 1352)، واژهنامة بسامدي ترجمة ميزانالحكمة خازني، واژهنامة بسامدي شعرهاي شهيد بلخي، هر دو به كوشش محمود منشي (فرهنگستان ايران، تهران، 1355).
پس از انقلاب اسلامي، كوشش زندهياد مهيندخت صديقيان براي تأليف واژهنامههاي بسامدي دو كتاب محبوب ايرانيان، غزليات سعدي و ديوان حافظ بهرغم برخي اشكالات آنها شايستة هرگونه ستايش است. از ديوان حافظ چندين شرح قديمي ازجمله سروري، شمعي و سودي در دست است، ولي فرهنگ يا لغتنامهاي قديمي از اين كتاب در دست نيست. در زير فرهنگهايي كه تاكنون براي ديوان حافظ مدوّن شدهاست بهترتيب تاريخ تأليف آنها به اختصار معرفي ميشود:
1ـ فرهنگ اشعار حافظ: شرح مصطلحات صوفيه در ديوان حافظ، احمدعلي رجائي، زوّار، تهران، 1340. در اين فرهنگ هريك از اصطلاحات صوفية بهكاررفته در ديوان حافظ گاه بهتفصيل شرح شدهاست و ازهمينرو اين كتاب را شايد بتوان درشمار فرهنگنامهها طبقهبندي كرد. مؤلف در مقدّمة كتاب وعده دادهاست كه جلد دوم كتاب را به تركيبات خاص و نوادر لغات ديوان حافظ اختصاص خواهد داد، ولي بهنظر ميرسد كه اين جلد هرگز تأليف نشده يا اگر هم شده، انتشار نيافتهاست.
2ـ ديوان خواجه حافظ شيرازي، با تصحيح و مقدمه و حواشي و كشفالابيات و كشفاللغات، به كوشش ابوالقاسم انجوي شيرازي، جاويدان، تهران، 1345.
3ـ واژهنامة غزلهاي حافظ، حسين خديوجم، مؤسسة مطبوعاتي علمي، تهران، چ يكم 1362. مؤلف در مقدمة كتاب گفتهاست كه براي تأليف اين واژهنامه، برخي شروح ديوان حافظ ازجمله سودي و اكبرپوره و يادداشتهاي قزويني و غني و نيز پارهاي فرهنگهاي فارسي ازجمله برهان قاطع، غياثاللغات، لغتنامة دهخدا، و فرهنگ اشعار حافظ از احمدعلي رجائي را اساس كار خود قرار دادهاست، ولي چنانكه ماشاءالله آجوداني و سعيد حميديان در دو نقد مستقل نشان دادهاند اين واژهنامه داراي اشكالات عديده و حتّي گمراهكننده است (نشر دانش، س4، ش3، فروردين و ارديبهشت 1363، ص53ـ39).
4ـ كلك خيالانگيز (فرهنگ جامع ديوان حافظ): معاني و شرح 1600 حرف، واژه، تركيب، تعبير، اصطلاحهاي عرفاني و اسمهاي خاص و بعضي ابيات دشوار، زوّار، (2جلد)، تهران، 1363.
5 ـ فرهنگ واژهنماي حافظ، بهانضمام فرهنگ بسامدي، مهيندخت صدقيان با همكاري ابوطالب ميرعابديني، تهران، چ يكم، اميركبير، 1366، چ سوم، سخن 1383. اين فرهنگ كه براساس ديوان حافظ تصحيح پرويز ناتل خانلري تدوين شده نخستين واژهنماي ديوان حافظ است كه در آن بسامد همة واژهها و تركيبات ديوان حافظ با تفكيك معاني آنها بهدست داده شده و برخي واژهها معني شدهاست. پساز فرهنگ شاهنامة فريتس وُلف اين فرهنگ مهمترين فرهنگ بسامدي يك كتاب فارسي بود كه حافظشناسان را نيك ياري رساندهاست. بهويژه آنكه مصراع يا بيتهايي كه واژة مورد نظر در آنها بهكاررفته نيز درج شدهاست.
6 ـ فرهنگ واژهنماي غزليات حافظ، به كوشش خانم دانيلا منگيني كورّاله، با مقدمة ريكاردو زيپولي[3] (براي معرفي و نقد اين فرهنگ و مقايسة آن با فرهنگ مرحوم صديقيان، نك: حميديان، سعيد، «اصول و قواعد تأليف فرهنگهاي بسامدي و نظري به فرهنگهاي بسامدي»، در ادب پارسي (مقالات و نقدها)، قطره، تهران، 1383، ص173ـ204.
7ـ فرهنگ ده هزار واژه از ديوان حافظ، ابوالفضل مصفّي، پاژنگ، تهران، 1369، 2 جلد. در اين فرهنگ كه براساس تصحيح قزوينيـغني تنظيم شدهاست، دههزار واژه و تركيب ديوان حافظ بههمراه معاني و هويّت دستوري و درمورد واژههاي فارسي گاه معادلهاي پهلوي و اوستايي آنها آمدهاست.
8 ـ فرهنگ واژههاي ايهامي در اشعار حافظ، محمد ذوالرياستين، فرزان روز، تهران، 1379. اين فرهنگ مشتمل است بر چهار بخش: لغتنامة واژههاي ايهامي، لغتنامة واژههاي غير ايهامي، اشعار دوگانهخواني چندمعنايي و اصطلاحات عرفاني.
گذشته از فرهنگهاي مذكور چندين كتاب ديگر دربارة واژهها، اصطلاحات، تعبيرات و مصراعها و بيتهايي از ديوان حافظ به چاپ رسيدهاست كه ميتوان آنها را شبهفرهنگ، يا فرهنگگونه ناميد، بدينسان كه در اينگونه آثار واژهها و اصطلاحات دركنار مصراعها يا بيتهايي بهصورت الفبايي تنظيم و شرح شدهاند. ازآنجملهاند: آئينة جام عباس زرياب خوئي (علمي،1368) و جديدترين آنها، اين كيمياي هستي به قلم محمدرضا شفيعي كدكني (آيدين، 1385). كتابي كه در اينجا معرفي ميشود، جديدترين و كاملترين فرهنگ ديوان حافظ است. اين فرهنگ براساس تصحيح قزوينيـغني تنظيم شده و مؤلّف در مقدّمه (نكتههايي چند دربارة روش تدوين فرهنگ) توضيح ميدهد كه «علّت اين انتخاب آن نبوده كه معتقد باشم كه اين تصحيح بي نقصترين است. هرچندكه آن را درشمار تصحيحات كمنقص ميدانم، ولي دليل اين گزينش، همگاني بودن و عموميت داشتن آن است» (ص سيزده). ويژگيهاي اين كتاب به شرح زير است:
1ـ اين فرهنگ فقط واژهنماي صرف نيست كه بسامد واژهها را مشخص كند، بلكه در آن همة تركيبات، تعبيرات و اصطلاحات ديوان حافظ نيز معني شدهاند مثلاًً ذيل آصف، همة تركيباتي كه با اين واژه در ديوان حافظ آمده، ذكر و شرح شدهاند. ازآنجملهاند آصف ثاني (اشارت است به خواجه قوامالدين محمد)، آصف جماقتدار (اشاره است به ابونصر فتحالله برهانالدين)، آصف عهد، آصف زمان، آصف ملك سليمان و جز آنها. يا اينكه ذيل واژة پير همة تركيباتي كه با پير ساخته شده، معني و شرح شده و بسامد آنها آمدهاست (پير مغان، پير بادهفروش، پير پيمانهكش، پير خرابات و جز آنها).
2ـ اعرابگذاري همة مصراعها، بيتها و تركيبات عربي و نيز واژههايي كه درمورد آنها احتمال قرائتهاي مختلف وجود دارد.
3ـ در اين فرهنگ ارجاعات متنوع و متعدد محققان را نيك ياري ميرساند مثلاً ذيل «جنس خانگي» (شرابي كه در خانه تهيه شود) به آب آتشگون، آب انديشهسوز، آب انگور، آب حرام، آب خرابات، آب طربناك، امالخبائث، باده، خون پياله، خون خم، دختر رز، و مُل و جز آنها ارجاع شدهاست. همچنين ذيل هريك از اين واژهها و تركيبات نيز فهرستهاي مشابهي را ميتوان ديد.
4ـ از ويژگيهاي بارز اين فرهنگ پيوستهاي مفصّل آن است كه خوانندگان و علاقهمندان حافظ را از مراجعه به منابع ديگر بينياز ميكند. ازآنجمله است: متن كامل ديوان حافظ بهتصحيح قزوينيـغني، فهرست موضوعي مثلاً روزهاي هفته، فصلها، آسمان و فلك و سيارات و ستارگان، فهرست نام اشخاص، افعال و تركيبات فعلي و حتي فهرستي از پسوندهاي مختلف و اطلاعات عروضي غزلها. مثلاً در پيوست اخير ذيل غزل شمارة 3 اطلاعات زير درج شدهاست:
ـ مطلع غزل: اگر آن ترك شيرازي به دست آرد دل ما را
ـ وزن عروضي غزل: مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن.
ـ بحر عروضي غزل: بحر هزج مثمن سالم.
ـ تعداد غزلهاي حافظ در اين وزن: 20.
ـ درصد غزلهاي حافظ در اين وزن %04/4.
ـ تعداد بيتها در غزلهاي حافظ در اين وزن: 181.
ـ درصد بيتها در غزلهاي حافظ در اين وزن: %32/4.
ـ سايـر غزلهاي حـافـظ در ايـن وزن: 1، 95، 115، 120، 121، 149، 151، 153، 165، 278، 288، 318، 337، 354، 356، 412، 440، 454، 474.
اين فرهنگ بيگمان بهترين فرهنگ ديوان حافظ و بهترين فرهنگ يك كتاب فارسي است كه ميتواند الگويي باشد براي فرهنگنويساني كه قصد دارند براي امّهات متون فارسي فرهنگ و واژهنامه تهيه كنند. در پايان شايسته است يادي كنيم از ويراستار اين فرهنگ، زندهياد احمد حبعلي موجاني، سرپرست گروه علوم انساني مركز نشر دانشگاهي و سردبير مجلة باستانشناسي و تاريخ كه بهفاصلة اندكي از اتمام ويرايش اين كتاب رخ در نقاب خاك كشيد و دوستدارانش را تنها گذاشت و رفت.
بعدِ تحرير
پس از اتمام اين نوشته با خبر شديم كه بهتازگي فرهنگ تصويري و بسامدي ديوان حافظ با عنوان كلك خيالانگيز بههمّت دكتر حسن انوري و با همكاري احمد معينالديني و فاطمه معينالديني در 5 جلد از سوي انتشارات سخن به چاپ رسيدهاست كه نقد و بررسي آن را به زمان ديگر واميگذاريم.
ابوالفضل خطيبي
1.Glossar zu Fridosis Schahname, von Fritz Wolf, Berlin, 1935.
دربارة اين فرهنگ، بنگريد به: خطيبي، ابوالفضل، «نگاهي به فرهنگهاي شاهنامه از آغاز تا امروز»، نامة فرهنگستان، س4، ش3، پاييز1377 (شمارة پياپي: 15)، ص 37 ـ 57 .
[2]. Chasotnij solvar unsury, by M.N Osmanov, Moskva, 1970.
[3]. The Ghazals of Hafez, Concordance and Vocabulary, by Daniela Meneghini Correla, Roma, 1988.
0 نظر :: این راه بینهایت
ارسال یک نظر