کهن ترین تصویر رستم در نقاشی های پنجکنت

-->
به تازگی فرهنگستان هنر کتاب بسیار مهمی را به چاپ رسانده است از الکساندر بلنیتسکی با عنوان هنر تاریخی پنجکنت: نقاشی و پیکرتراشی(1390). اصل کتاب به روسی است و عباس علی عزتی آن را به فارسی برگردانده است. پنجکنت نام شهری است در شمال تاجیکستان در سمت راست رودخانۀ زرافشان و 60 کیلومتری شرق سمرقند. از سال 1946 تا 1953 باستان شناسان روسی در جریان حفاری های این شهر تاریخی، به آثار جالب و مهمی از هنر و فرهنگ سغدی برخوردند. ظاهرا پنجکنت در قرن پنجم یا آغاز قرن ششم میلادی شکل گرفته و موجودیت خود را در قرن هشتم میلادی پس از دست یافتن اعراب بر آسیای میانه از دست داده است. در میان همۀ آثار هنری کشف شده از این شهر نقاشی در جایگاه نخست قرار دارد. در شهر قدیمی پنجکنت بیش از پنجاه مکان از زیر خاک بیرون آمده که دیوارهایشان قبلاً پر از نقاشی های متعدد بوده است. در این کتاب نویسنده نقاشی­ها را که عمدتاَ صحنه ­های بزم و رزم است با دقت توصیف کرده است. اما در غالب موارد روایاتی که بر اساس آن نقاشی­ها شکل گرفته ناشناخته است و نویسنده نیز کمتر به حدس و گمان متوسّل شده است. یکی از نکات مهم در این نقاشی­ها حضور زنان در بیشتر صحنه های بزم و رزم است.
ادامه مطلب ...

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟

در شمارۀ 59 کتاب ماه ادبیات(پیاپی 173، اسفندماه 1390، ص76-77) نوشته ای به چاپ رسیده است با عنوان «می­ گویم[و]  از عهده­اش به در می آیم: معرّفی گزیدۀ مخزن الاسرار نظامی گنجوی» به قلم حنیف افخمی ستوده که چنین آغاز می شود:
«بسیار عجیب است مؤلف یا مؤلفانی که کتابی به اهمیّت مخزن الاسرار نظامی گنجوی را تصحیح کرده باشند، قبل از چاپ کتاب، گزیده­ای از آن را بدهند(کذا!)، کاری که آقایان دکتر پورنامداریان و دکتر موسوی کرده اند. «دربارۀ این گزیده» در توضیح همین عمل است. این که کتابی قبل از این کتاب چاپ بشود که دویست بیت نخستش بسیار شبیه باشد به دویست بیت کتاب حاضر(کذا! توجّه بفرمایید! منظور کتابی است که بعداً قرار است منتشر شود) و باقیش متفاوت فی­ نفسه تعجّب­ برانگیز است و مخصوصاً وقتی عجیب­تر می شود که بدانیم دکتر پورنامداریان معمولاً و حداکثر دویست بیت اول مخزن الاسرار را بیشتر درس نمی دهند. البته آن کتاب دیگر بین دویست بیت نخستش با باقی ابیات در کیفیت تعلیقات تفاوت محسوسی دارد فقط از منظر اتفاق توجیه دارد ولاغیر. حال اگر بعضی دانشجویان دکتر پورنامداریان این حرفها «تو کتشان نمی رود» مشکل آن دانشجویان است . مهم این است که دکتر پورنامداریان و دکتر موسوی جز جمیل نمی بینند.
ادامه مطلب ...

آیا شاهنامه پانصد بیت بد دارد؟


دوست عزیزم جناب آقای دکتر سجّاد آیدنلو برای دیدنم به فرهنگستان آمد با شمارۀ جدید گزارش میراث در دست. جستار خود را با عنوانِ «آیا شاهنامه پانصد بیت بد دارد؟» به نگارنده نشان داد با توضیحاتی دربارۀ برداشت خود از بیتهای شاهنامه که بدین موضوع اشاره دارد. در آن زمان توضیحات او به نظرم قانع کننده می نمود و به خود او هم همین را گفتم، ولی اکنون که جستار او را دقیقتر خواندم، نظر دیگری دارم. در زیر سه بیت مربوط به این موضوع را می آورم و دربارۀ آنها به بحث می پردازم:
بود بیت شش بار بیور هزار/ سَخُن­های شایسته و غمگسار
نبیند کسی نامۀ پارسی/ نبشته به ابیات صد بار سی
اگر بازجویی در او بیت بد/ همانا که کم باشد از پانصد[1]
دکتر آیدنلو بیت سوم را موقوف به بیت پیش از آن دانسته اند. معنی او از این بیتها چنین است:
ادامه مطلب ...