چند نکتۀ دیگر دربارۀ شعر مرگ قو و حمیدی شاعر


در جهان کتاب این شماره دوست عزیزم کامیار عابدی جستار خوبی دارد به مناسبت صدمین سالزاد حمیدی که بخشی را هم به شعر مرگ قو اختصاص داده و نیک آن را ستوده است. می نویسد حمیدی خود گفته است که این شعر قطعه است. به نوشتۀ کامیار نمای ظریف، ساده و تأثیرگذار این قطعۀ غنایی یا تغزلی آن را به یکی از شعرهای پرشهرت زبان فارسی در سدۀ بیشتم میلادی تبدیل کرده است. من نوشتم مهرپویا این شعر را نیک خوانده. دوستی گفت حبیب بهتر خوانده و کامیار هم می نویسد جوره بیگ مراد خوانندۀ تاجیکستانی نیز آن را خوانده است.کامیار به ضعفهای شعری حمیدی و اشعار ضعیف او هم اشاره دارد. گویا شعرهای سست حمیدی کم نباشد. مثلاً در غزلی با این بیت آغاز می کند:
ادامه مطلب ...

اصطلاح عَسَلی در یک متن پهلوی



دسته ای از متون پهلوی هستند که آنها را متون مکاشفه ای می گویند و در آنها شهود و مکاشفه یا پیشگویی آینده دیده می شود. مانند زند بهمن یسن، یادگار جاماسپی و جز آنها. از میان این دسته، متن منظوم کوتاهی است با عنوان در آمدن شاه بهرام ورجاوند که بی گمان پس از تاخت و تاز اعراب نوشته شده است. در این متن از ستم اعراب سخن گفته شده و گفته شده که سرانجام بهرام ورجاوند از هندوستان ظهور می کند و ایران را از دست اعراب رهایی می بخشد. بحث من در اینجا بر سر یک واژه است در این متن(مصراع پایانی در زیر)، ولی برای فهم آن قطعه ای دردناک که این واژه را در بر دارد در زیر می آورم:
ادامه مطلب ...

مثلاً داوری: دربارۀ بیتی از حافظ



 مقام اصلی ما گوشۀ خرابات است/خداش خیر دهاد آنکه این عمارت کرد
در شمارۀ 97 بخارا (ص88) استاد بهاء‌الدین خرمشاهی در مورد بیت بالا نوشته اند:
آقای حمیدیان(در شرح شوق) فرموده اند «عمارت» یعنی ساختمان. «کرد» هم فعل تام است؛ یعنی ساختمان را بنا کرد. به ایشان می گویییم : نه استاد عزیز ما نمی پذیریم . عمارت کردن فعل مرکب است. خداوند به کسی خیر بدهد که این را عمارت کرد. حافظ گفته است:
به می عمارت دل کن که این جهان خراب/بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت
شاهد از غیب رسید!....با این معنا باید میان «عمارت» و «کرد» وقفه بگذاریم، که فصاحت فارسی و ذوق فصیحان فارسی زبان این را برنمی تابد.
ادامه مطلب ...