ویرایش خلّاق شاهنامه

چنانکه خوانندگان این وبگاه آگاهی دارند، اینجانب تا کنون چهار نوشته در نقد شاهنامۀ ویرایش آقای فریدون جنیدی نشر داده¬ام: دو نوشتۀ اخیر، یکی گفتگو با دوهفته¬نامۀ امرداد(متن انتقادی یا متن دلبخواهی)است؛ دیگری با عنوان «نیرنگ و خرسند...» که در تازه¬ترین شمارۀ کتاب ماه ادبیات با عنوان «ویرایش علمی؟» در بخش بازتاب منتشر شده است. خلاصه ای از دو نوشتۀ نخستین(تصوّری دیگر از شاهنامه؛ آقای ابوالقاسم فردوسی! شاهنامه را باید به زبان ما می سرودید) با عنوان «ویرایش خلّاق شاهنامه» با زبانی دیگر به تازگی در مجلّۀ نشر دانش که انتشار دورۀ جدید آن با سردبیری استاد ارجمند جناب آقای احمد سمیعی (گیلانی) آغاز شده، نشر یافته است.نوشته¬های این شمارۀ نشر دانش و نوشتۀ خود را تقدیم می¬دارم.

ادامه مطلب ...

زریابِ باران کردار: زندگی و آثار استاد علّامه دکتر عباس زریاب خوئی

جهان را چو باران به بایستگی/ روان را چو دانش به شایستگی.

میز کار من در بخش تاریخ مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی درست روبروی در ورودی بود. جوانی که تازه قلم به دست گرفته بود و مقاله می¬نوشت و ویرایش می¬کرد. سه¬شنبه ها ساعت 9 صبح همۀ ما منتظرش بودیم و نگاهمان به در بود تا استاد وارد شود. در باز می¬شد و استاد در حالی که آرام آرام قدم برمی¬داشت، بلند سلام می¬داد. سلام! چهرۀ پیرمرد چقدر دوست-داشتنی بود.با نگاهش و رفتارش ما را غرق در محبت می¬کرد. من و دکتر صادق سجادی و علی بهرامیان و گاهی که سیدعلی آل داود حضور داشت، بلافاصله از جا برمی¬خاستیم، به سویش می¬رفتیم و دور او حلقه می¬زدیم و او را تا زمانی که روی صندلی¬اش تکیه دهد، همراهی می¬کردیم. جایش پشت میز دکتر سجادی بود. ناب¬ترین و دل¬انگیزترین خاطرات من از کار در مرکز دایرة المعارف، سه¬شنبه هایی بود که در برابر سخنان دل¬نشین پیرمرد فرهیخته و خوش-مشرب سراپا گوش بودم. پس از گپی و گفتگویی، دکتر سجادی آخرین نمونۀ مقالات را در برابر استاد می¬گذاشت تا در مقام مدیر گروه تاریخ امضا کند. همیشه در حال امضا کردن می¬گفت: «خبر از هیچ ندارد احمد».

ادامه مطلب ...