در همین رشتۀ خودمان ادبیات، گاهی پژوهندهای مشکلی را
طرح می کند، ولی خود راه حل درستی برای آن به دست نمیدهد. سپستر، پژوهندگان با
نقد همان راه حل نادرست، به راه حلی درست میرسند. بنابر این، پژوهندۀ اول به رغم
آنکه فرض او نقد شده، کاری کرده است کارستان. مهم این است که مشکل درست طرح شده
باشد، اما برخی از همان آغاز خشت را کج میگذارند و همین خشت کج تا ثریا هم کج میرود.
نمونهای از آن را در زمینۀ شاهنامهپژوهی در نوشته ای از استاد علی رواقی دیدم و
این نمونه را برای این می آورم که هشداری باشد به خودم و دوستان نازنینم که در
پژوهش مراقب باشیم خشت اول را درست بگذاریم.
من در زیر زنجیرۀ استدلالهای استاد را
به شماره میآورم («سخنی کوتاه دربارۀ شاهنامه و لغت شاهنامه» در مقدمۀ لغت شهنامه
از عبدالقادر بغدادی، ترجمه، توضیح و تعلیق: توفیق ه. سبحانی و علی رواقی، انجمن
مفاخر 1387، پنجاه- پنجاه و یک):
1. بسیاری از واژههای سه کتاب لغت فرس، معجم شاهنامه و
لغت شهنامۀ عبدالقادر در فرهنگ شاهنامۀ ولف وجود دارند.
2.فریتس ولف فرهنگ خود را بر پایۀ شاهنامۀ ژول مول فراهم
کرده، پس این لغات در این چاپ شاهنامه وجود داشته است.
3. شاهنامۀ ژول مول بیشترین بهره را از دستنوشت کتابخانۀ
ملی پارس به تاریخ 844 برده است، پس این لغات، باید درنسخۀ مذکور نیز وجود داشته
باشد.
4. از آنجا که بیشترینۀ این واژهها در فرهنگ ولف و طبعاً
دستنوشت کتابخانۀ ملی پاریس آمدهاند، می توان چنین پنداشت که نسخۀ پاریس 844 از
روی دستنوشتی کتابت شده باشد که مؤلف معجم شاهنامه و لغت شهنامه هم از آن سود
جستهاند.
5. نتیجه می گیریم که دستنوشتهای کهن فلورانس و موزۀ
بریتانیا و طوپقاپوسرای و جز آنها سلسله نسبی جز نسخۀ پاریس 844 داشتهاند.
6. نسخۀ پاریس 844 یا نسخه و نسخههای اساس این دستنوشت
با همۀ الحاقات و نادرستیهایی که داشتهاند، برای رونویسگران و طبعاً خواهندگان
و سفارشدهندگان این دستنوشتها مقبول بوده است.
به گمانم
برخی دوستان نازنینم این خشت کج را از همان آغاز دیده باشند. استاد عزیز! وقتی
واژههای لغت شهنامه را که در فرهنگ شاهنامۀ فریتس ولف میدیدی، اگر کمی دقت می
کردی، آشکارا میدیدی که جلوی همۀ آنها نوشته شده است: AB اختصارِ عبدالقادر بغدادی و لغت
شهنامۀ او. یعنی ولف این لغات را از روی کتاب لغت شهنامه که در آن زمان به کوشش
زالمان منتشر شده بود، در فرهنگ خود درج کرده است. بنابر این، این لغات نه ربطی به
شاهنامۀ ژول مول دارد و نه نسخۀ پاریس و نه مقبولیت این نسخه و نه به بندهای 2 تا
6 در بالا.
0 نظر :: تا ثریا می رود دیوار کج
ارسال یک نظر