زنان را همین بس بود یک هنر / نشینند و زایند شیران نر
نویسندۀ این سطور این بیت زنستیزانه را بهرغم شهرت آن به نام فردوسی، نتوانست
در هیچیک از چاپهای معتبر و نامعتبر شاهنامه بیابد. این بیت بدون نام
سرایندۀ آن در امثال و حکم دهخدا آمده است(دهخدا، 1386ش: ج2، ص920)، ولی در
برخی کتابهایی که پس از آن دربارۀ امثال و حکم نوشته شده، بیت مذکور به نام
فردوسی درج شده است (مثلاً نک: ذوالفقاری، 1389ش، ج2، ص1133).
این بیت، در
طومارهای نقالی چاپشدۀ موجود نیز دیده نمیشود. کهنترین منبعی که در آن، نویسنده
به این بیت برخورده است، کتابی است از بیبی خانم استرآبادی به نام معایبالرجال
در اواخر عصر قاجار(1312قمری) که در نوشتۀ خود، مصراع یکم را کامل نقل کرده و به
مضمون مصراع دوم نیز بدینسان اشاره کرده است: «زنان را همین بس بود یک هنر که مردان
اگر سر به اوج آسمان کشند زائیدۀ زنانند و پسافتادۀ ایشان» (بیبی خانم
استرابادی، 1372ش: ص46). شاید بیت مورد بحث، از روی بیت زیر در گرشاسبنامه
ساخته شده باشد (اسدی طوسی، 1354ش: ص260) . اسدی پس از چند بیت در نکوهش زنان، میگوید:
هنرشان همین است کاندر گهر (کمر) / به گاهِ زَهه[1] مردم آرند بر
چنانکه ملاحظه میشود هم قافیۀ دو بیت یکسان است و هم مضمون آنها یکی
است.
اسدی طوسی، علی بن
احمد. 1354ش. گرشاسبنامه. به کوشش حبیب یغمایی. چاپ دوم. تهران: طهوری.
دهخدا، علی اکبر. 1386ش. امثال و حکم. چاپ
چهاردهم. تهران: امیرکبیر.
ذوالفقاری، حسن. 1389ش. فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای
فارسی. چاپ دوم. تهران: معین
بیبیخانم استرابادی. 1372ش/1992م. معایبالرجال.
به کوشش افسانه نجمآبادی. کلمبیا: دانشگاه کلمبیا.
0 نظر :: زنان را همین بس بود یک هنر
ارسال یک نظر